جدول جو
جدول جو

معنی نوش آذر - جستجوی لغت در جدول جو

نوش آذر
(پسرانه)
آتش جاویدان، از آتشکده های عصر ساسانی، نام پسر گشتاسپ پادشاه کیانی و نیز نام یکی از پسران اسفندیار از شخصیتهای شاهنامه
تصویری از نوش آذر
تصویر نوش آذر
فرهنگ نامهای ایرانی
نوش آذر
(ذَ)
نام آتشکده ای است. (از غیاث اللغات). نام آتشکدۀ دوم است از هفت آتشکدۀ مغان و پارسیان باستان. (انجمن آرا) (از جهانگیری) (از رشیدی) (آنندراج) (از برهان قاطع). و آن را آذرنوش نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج) (رشیدی). رجوع به یشت ها ج 2 ص 87 و 282 شود:
وز آنجا به نوش آذراندرشدند
رد و هیربد را همه سر زدند.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
نوش آذر
(ذَ)
نام یکی از پهلوانان شاهنامه، و آن فرزند اسفندیار است که در جنگ زابل به دست زواره کشته شد:
یکی مایه ور پور اسفندیار
که نوش آذرش خواندی شهریار.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نو، وَ)
گلبرگی است که دارای نوش است. (لغات فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ غُ)
خوش آغال. خجسته. میمون. (یادداشت مؤلف). خوش اغر
لغت نامه دهخدا
(بَ)
کسی که نصیب و بهرۀ وی نیکو و خوش باشد. (ناظم الاطباء) ، که از شیرینی نصیبی دارد. شیرین:
پریچهره نوشابۀ نوش بهر
به فال همایون برون شد ز شهر.
نظامی.
حلوا که طعام نوش بهر است
در حیضه خوری به جای زهر است.
نظامی.
چو لاله داغ دل از نوبهار عارض تو
چو غنچه خون جگر از لعل نوش بهر توایم.
امیر شاهی سبزواری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
انگبین. عسل (؟). (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نوش آور
تصویر نوش آور
گلبرگی که دارای نوش است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوش خور
تصویر نوش خور
نوش خوار، روز پنجم از هر ماه ملکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوش آهک
تصویر نوش آهک
آمونیاک
فرهنگ واژه فارسی سره